9 ماهگی فرشته ی مامان
گل زندگیم نه ماهگیت مبارک،قدم گذاشتنت رو به اولین ماه دورقمیت تبریک میگم،عاشقتم دخترم و تو این سال جدید که پیش رو داریم فقط و فقط سلامتیت رو از خدای مهربون می خوام. فکرکنم این آخرین پست تو سال 90 هست سالی که خدا بهم محبت کرد و من رو مادر کرد و گذاشت تا حس خوب مادر شدن رو احساس کنم،این نه ماه مثل باد برام گذشت.تو تمام عمرم اینقدر مشغول نبودم به طوری که نتونم خودم رو ببینم حتی زمانی که پشت سد کنکور بودم،تمام این مدت شب و روز و کتاب و روزنامه و قهوه و برنامه تلویزیون و کلاس ورزش و خرید و پارک و تفریح و ادامه کلاس موسیقی و زبان و تدریس که عشق سومم تو زندگیم هست... برام معنایی نداشت و چیزی که برام معنا داشت فقط و فقط مبینا بود و آرامش و خنده...
نویسنده :
مامان و بابا
11:41